۱۳۹۰ اسفند ۵, جمعه

آه صندلی زیبای من
آیا زیر بار وزن پروردگارت یک پایت شکسته و نامتعادل گشته ای؟
حال تو را به گوشه ای می اندازم و خوار و ذلیلت میکنم
دیگر لیاقت مصاحبت با باسنم را نداری
صندلی زیبا و جوانی خواهم آورد
ولی خوشحالم خواهی کرد اگر جان بگیری و پای شکسته ات را در دست بگیری و به سمتم آیی
پایت را تا انتها در مقعدم فرو کنی و من جیغ خواهم کشید
هم از درد هم از شعف
شعف از این بابت که خرق عادتت بابی خواهد گشود تا من هم پایم را تا ران در مقعد پروردگارم فرو کنم
پس برخیز لعنتی
برخیز
برخیز و انتقام بگیر